رادینرادین، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

آقا رادین نفس مامان و بابا

گل پسرم رادین

به نام خدا

رادین یک اسم اصیل ایرانیست به معنای بخشنده و جوانمرد

رادین ما در روز 17 مردادماه سال 1393 در تهران به دنیا آمد و شد همه ی وجود من و باباش

خدایا گل پسرم رو در پناه خودت حفظ کنقلب

 

بابایی دکتر شد

هوراااااااااا بالاخره باباجونی بعد اونهمه سختی و تلاش درسش تموم شد و امروز ساعت 5.5 از پایان نامه دکتراش دفاع کرد اونم با بهترین نتیجه بالاخره این 4 سال سختی تموم شد و آرامش گرفتیم خدایااااااا شکرت واسه همه چی امروز گل پسرم 1 سال و 11 ماه و 5 روزشه   22 تیرماه 1395
22 تير 1395

رادین در بهار 95

سلام مامان جونی گلم تصمیم گرفتم از این بعد عکساتو فصلی بذارم  آخه امسال سرمون شلوغه نمیشه خیلی بیام واست بنویسم هم خودت نمیذاری بشینم پشت لپ تاپ هم الان تغییر چهره ت کندتره پس همون فصلی بهتره خخخخ البته اتفاقها و مناسبتهای خاص میام واست گزارش میدم اینم عکسای گل پسرم بهار 95   موقع تماشای تلویزیون    گل پسر خوشتیپم             چرا دوست داری همش اونجا بشینی؟    به مامانی چیپس نمیدی میگی تموم شد وقتی عید بعد سال تحویل با دایی و زن دایی میرفتیم بیرجند تو جاده   اینجام باغ عمو محمد &nb...
30 خرداد 1395

بهترین بی بی دنیا آسمونی شد :((((((((((((((

سلام گل پسرم خیلی غصه داریم عزیزم بی بی گل و مهربونمو از دست دادیم خیلی دلم واسش تنگ شده چند وقته درگیر مریضی و مراسم فوتشون بودیم دل و دماغ نداشتم بیام واست بنویسم تا اینکه دیشب خوابشونو دیدم و از دیشب آرومترم دیشب مامانی واسه اولین بار بعد فوت بیبی خوابشون رو دید میگفتن هرروز میام به رادین سر میزنم و میبینمش و میرم آخه خیلی تو رو دوست داشتن   9 خرداد95 کاش خوابم واقعیت باشه و مامانبزرگم روحش کنارمون باشه 9 خرداد   ...
9 خرداد 1395

سه روز گذشت

سلام گل پسر من الان سه روزه که شیر نخوردی و مرررررد شدی مرد کوچولوی مامان الان یک سال و 8ماه و بیست روزته خوووب بگم این سه روز چه جوری گذشت روز اول فقط یک نفس بدون خواب و استراحت با مامان جون و باباجون بازی کردی و اصلا اذیت نشدی  ولی شب که خوابت گرفت با مظلومیت اومدی پیشم ولی وقتی دیدی اخ شده با بغض رفتی روی مامان جون دراز کشیدی و سریع خوابت برد خوابیدی منم کلی گریه کردیم یهو شب ساعت دو و نیم بیدار شدی با جیغ بنفش  یک ساعت گریه کردی و بغل هیچکی جز من نمی رفتی و آروم نمی گرفتی تا اینکه با بدبختی رو پام خوابوندمت ولی تا صبح هر نیم ساعت بیدار شدی و جیغ و گریه باز من رو پام می خوابوندمت شب...
8 ارديبهشت 1395

پروژه ی از شیر گیرون جیگرمممم

سلام عزیزدلم امروز دقیقا 20 ماه و 18 روزته امروز پروژه ی از شیر گرفتنت رو شروع کردیم بیست روزه دارم تلاش می کنم که به روش تدریجی و کم کردن وعده های شیرت با پرت کردن حواست از شیر بگیرمت ولی اصلا روی تو جواب نداد عشقم اصلا وقتی شیر میخوای حواست پرت نمیشه و واسه همین مجبور شدیم یهو از شیر بگیرمت چون فهمیدم تو تدریجی بیشتر اذیت میشی و عصبی میشی خیلی ناراحتم دلم واسه وقتایی که تو بغلم شیر میخوردی و نوازشت می کردم خییییلی تنگ میشه ولی مجبورم آخه اصلا غذا نمی خوری و فقططططط شیرمیخوری امروز مامان جون و باباجون هم اومدن که چند روز پیشمون بمونن که باهات بازی کنن و نذارن خیلی غصه بخوری فعلا که خیلی خوب قبول کردی و فق...
5 ارديبهشت 1395

آنچه گذشت :))))

سلااااام عزیز دل مامان  چند وقته سرمون حسابی شلوغه و نمیتونم بیام مثل قبل واست بنویسم گلم از روز بعد عید که رفتیم بیرجند 15 روز موندیم اونجا و وقتی برگشتیم درگیر مراسم عقد دایی حامد شدیم  دیروز دایی حامد متاهل شد و الان یه زندایی جدید داری دیروز کلی خوش گذشت تو مراسم دایی و تو هم حسااابی پسر خوب و آقایی بودی و اذیتم نکردی قربونت بشم خوشگل مامان     4 اردیبهشت 95 ...
4 ارديبهشت 1395

سال نو مباااااارک

سال نو مبااااارک گل پسرم این دومین سال تحویل عمرته که دیدی ایشالا سال خوبی واسه همه باشه و تو هم شاد و سلامت باشی عشقم باباجون و مامان جون و دایی جونها بعد سال تحویل اومدن خونه مون و ناهار سال تحویل رو باهم خوردیم. فردا  صبح هم میریم بیرجند و تا یه مدتی شاید نتونم واست بنویسم اینم عکسای عشق من لحظه ی سال تحویل       اینم عیدی مامان جون و باباجون دست گلشون درد نکنه   دایی محمد هم که عیدی پول بهت داد هرچی لازم داشتی واست بخریم دست گلشون درد نکنه   ...
1 فروردين 1395

تقویم سال 1395 رادین

خووووووب امسال هم مامانی واسه گل پسرش تقویم درست کرد   دیری دیدیییییییین اینم تقویمت                               24 اسفندماه 1394 ...
24 اسفند 1394

اولین کارنمدی مامانی آلبوم عکس واسه گل پسرش

سلام عشق مامان دوست داشتم اولین کار حرفه ای نمدیم واسه تو باشه حتما کلی گشته بودم دنبال یک آلبوم خوشگل و خاص واسه عکسات ولی پیدا نکردم تا اینکه تصمیم گرفتم خودم دست به کار شم هم خوشگلتر شد و هم مهتر اینکه یه یادگاری از مامانت واست میمونه   اینم آلبوم عزیز دل من         22 اسفندماه 1394 ...
22 اسفند 1394