رادین جونم وارد پانزده ماهگی شد
امروز اولین روز از ماه پونزدهم تولدته گلم
اینام عکسای گل پسرم توی 14 ماهگی
الو کردن گلم
دوست دارم تو خیابونو دیدبزنم
مشکلیه؟؟؟!!!!
از باباجون خواستی توپا رو بریزه توی لباست
داشتیم آماده ی سفر به بیرجند میشدیم هم واسه عروسی هم عید قربان
بیرجند رفته بودیم خونه ی خاله کیمیا
کلی شیطنت کردی و واسه اولین بار چیپس و کرانچی خوردی اونم از نوع تندش و خیلی هم دوست داشتی
هنوزم ماشین لباسشویی دوست داری
اینجا بعد سوراخ شدن پیشونیته که بابا جونا ومد بغلت کنه و کمرش گرفت و ما چند روز اومدیم خونه ی مامان جون و باباجون که تنها نباشیم و باباهم استراحت کنن
اینجا مامان جون بردنت حمام
شیرین کاریه جدید یاد گرفتی
خیلی جدی به مامانی تکیه دادی خخ
قربون خنده ت بشم من
رادین در حال خوردن آب انار بستنی با مغز
پسرم دختر شده
اولین دمپایی پلاستیکیت خرید مامان جون و بابا جون
گلم در حال تماشای عمو پورنگ