رادینرادین، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

آقا رادین نفس مامان و بابا

روز ای اول

1393/9/30 16:15
نویسنده : محبوبه
234 بازدید
اشتراک گذاری

من اولش خیلی استرس داشتم که نکنه مشکلی باشه و من نفهمم 

با هر گریه ت منم گریه می کردم و ترس همه ی وجودم می گرفت و کیمیا هم سریع تو اینترنت سرچ می کرد و بهم ثابت می کرد استرسم الکیه

شب اول تو بیمارستان همه تا آخر شب باهامون بودن و تو هم همش خواب بودی

و آخر شب رفتن و من و مامان جون موندیم

نصف شب یهو شروع کردی به گریه و نمی تونستیم آرومت کنیم 

از طرفی ادرار هم به نظرم کم داشتی ، آخه دکتر گفته بود حداقل 6 بار در روز باید ادرار داشته باشی

منم به مامان اصرار کردم بره پرستار صدا کنه

پرستارا همه خواب بودن

یکی اومد با مهربونی معاینه م کرد که ببینم شیر دارم یا نه

وقتی دید شیرم زیاده گفت باید به نوزاد 24 ساعت وقت بدی بعد نگران بشی

روز بعد که رفتیم خونه دوباره موقع ادرار کلی جیغ زدی که این منو خیلی ترسوند و با بابایی و مامان جون سریع رفتیم پیش متخصص اطفال

اونم باهام دعوا کرد که چرا بچه ی یک روزه رو بردم دکتر و اینکه تو همه چیز عاااااالیه مخصوصا رفلکست که متعجبش کرده بود آخه از همون اول هم گردنتو می گرفتی

 

بعدا فهمیدم چون بدنت کم آب بوده همه ی شیر جذب میشده و ادرار کم داشتی

از این برنامه ها زیاد داشتیم و همه گذشت

پسندها (1)

نظرات (1)

مامانی رادین
30 آذر 93 18:45
سلام خاله جون رادین تو جشنواره شرکت کرده بهش رای میدی؟عدد43 به 1000891010 بفرستین بهم رای میدین دیگه یه نگاه به عکسم بندازین شاید خوشتون اومد ممنونم