رادینرادین، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره

آقا رادین نفس مامان و بابا

اولین روز 9 ماهگی عزیز دلم

امروز اولین روزیه که وارد 9 ماهگی شدی عزیز دلم باورم نمیشه 8 ماه گذشت... انگار همین دیروز بود منتظر به دنیا اومدنت بودیم ایشالا همیشه سلامت و موفق باشی پسر خوشگل من ...
17 فروردين 1394

نیش زدن اولین دندون جیگرمممممم

سلام گل پسر مامان الان خییییییلی خوشحالم    آخه اولین دندونت بالاخره بعد چهل پنجاه روز ورم داشتن نیش زده انگشتمو گرفتی بردی تو دهنت که لثه تو ماساژ بدی که یهو دندونتو حس کردم وااااای چقدر شیرینه این تجربه ها البته دندون کناریش هم می خواد دربیاد آخه لثه ت ورم داره دوتا دندون از پایین ، میشی موش موشی خوشمزه و خوشگل مامان   این عکسو هم امروز عمو اسحاق ازت گرفت   اینجام داشتیم می بردیمت حموم     عاااااشقتم عزیزدلم   سوم فروردین 94 ...
3 فروردين 1394

سال نو مباااااارک

اولین عید نوروز زندگیت مباااارک عزیز دلم امیدوارم امسال سال خیییییلی خوبی باشه امیدوارم به همه ی آرزوهات تو زندگیت برسی و همیشه شاد و سرحال و تندرست و موفق باشی عشقم امسال به مناسبت اولین سال نوی زندگیت سال تحویل رو خونه ی خودمون موندیم و هفت سین رو تو خونه ی خودمو انداختیم         امسال اولین عیدی عمرت رو هم از باباجون و مامان جون و دایی محمد گرفتی دست گلشون درد نکنه لحظه ی سال تحویل که شما خوابت برده بود   ایشالا فردا هم قراره به سمت بیرجند حرکت کنیم واسه دیدن اقوام پدریت       اول نوروز 1394     ...
1 فروردين 1394

رادین سرآشپز

اینم عکسی که دو سه روز پیش ازت گرفتم و با فتوشاپ طراحی کردم     قربون آشپز کوچولوی خودم بشم من ...
29 اسفند 1393

اولین ماما و بابا گفتن گل پسرم

هورااااا امروز واسه اولین بار منو ماما صدا زدی و یکساعت بعدشم بابا گفتی خونه ی باباجون بودیم و مامان جون هم شنید و کلی ذوق زده شد البته قبلا هم می گفتی ماما ولی من فکر می کردم معنیشو نمی دونی ولی امروز مطمئن شدم ما رو صدا می زنی قربوووووونت بشم من     26 اسفند 93   ...
26 اسفند 1393

اولین برف زندگیت

سلام عزیز دلم دیروز اولین برف زندگیت رو دیدی   این تنها برف زمستون امسال زاهدان بود ولی خیلی خوب بارید    شب هم رفتیم خونه ی باباجون و عکس گرفتیم و بابایی و دایی حامد هم یک آدم برفی رو پشت بوم درست کردن که از ترس اینکه سرما بخوری نبردیمت با آدم برفی عکس بندازی       21 اسفند 93   ...
21 اسفند 1393

پایان هفت ماهگی رادین جونم

سلام عزیز دلم وااااای مامانی عااااشقتیم عاااااشق خوش مزگیها و خنده ها و حتی گریه  هات   این ماه خیلی اذیت شدی آخه  لثه  پایینت جای دو تا دندونت ورم کرده و دوتاش قراره دربیاد واسه همین همش شبا تا صبح گریه می کنی و روزا هم بها نه گیری می کنی بمیرم واست که درد داری راستی دیروز بردیمت بهداشت واسه چکاپ پایان هفت ماهگی که خدارو شکر همه چی نرمال بود وزنت شده بود 8300 و قدت 70 سانت و دور سرت 44 شده  اینم خوشگل مامانی توی هفت ماهگی                       ...
18 اسفند 1393