رادینرادین، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره

آقا رادین نفس مامان و بابا

چهار دست و پا رفتن گل پسرم

هووووررررااااااااااااااااااا مبارکه چهاردست و پا رفتنت تاج سرم سه روزه یعنی از 28 اردیبهشت 94 توی 9 ماه و ده روزگیت شروع کردی چهاردست و پا واااای همه مون کلی ذوق زده ایم همینطور خودت  روز به روز هم پیشرفت می کنی و سریع تر میری قربونت بشم من     31 اردیبهشت 94 ...
31 ارديبهشت 1394

الو گفتن عشق مامان

وااااااااااااااای خدا من قربون ادی گفتن(همون الو به زبون عشقم ) بشم  تا تلفن زنگ میخوره میگی اددی  دستتو میذاری رو گوشت و ادی می کنی عاااااااشقتم خوشمزه ی من        20 اردیبهشت 1394       ...
20 ارديبهشت 1394

رادین جونم توی 9ماهگی

اینم عکسای رادین جونم توی 9 ماهگی اینارو خودم ازت گرفتم و با فتوشاپ درست کردم         اینام عکسای طبیعی     اینم سیب خوردن رادین جونم اینجام وقتی سیب از دستش میوفته     یک ظهر گرم بدون برق و کولر   شیطنتای رادین   این روروئک قرمزو واسه این خریدیم که ببینیم خوشت میاد یا نه که خیلی استقبال کردی و حرفه ای شدی که چون خیلی سریع میرفتی یکی دوبار افتادی و ماهم رفتیم یکی دیگه که ایمن تر و سنگینتره خریدیم. روزای اول ازش استقبال نکردی ولی بعدش قلق اینم اومد دستت و الان دوستش داری ...
17 ارديبهشت 1394

گل پسرم وارد ده ماهگی شد

سلام عزیز دلم سلام گل پسر خوشمزه و خوشگل مامان و بابا سلام نفسم عشقم امروز وارد ده ماهگی شدی قربونت بشم که روز به روز بزرگتر و خوشمزه تر و باهوش تر میشی من و بابایی هم هر روز بیشتر از قبل عااااشقت میشیم فکر کنم داری دندون جدید درمیاری آخه یه هفته ده روزه خیلی بی قرار و بیتابی و همش نق می زنی و شبا تاصبح هم نمی خوابی و گریه می کنی و ما هم بیداریم  امروز بردمت بهداشت که متاسفانه وزنت اضافه نشده بود  فک کنم به خاطر دندون درآوردن و تحرک زیادت افزایش وزن نداشتی ولی قدت 72 شده و دور سرت 45 سانت عصر بردیمت پیش متخصص که گفت همه چیت خوبه و وزنت هم طبیعیه و واسه شب بیداریات هم چکاپت کرد و خداروشکر مش...
17 ارديبهشت 1394

جشن دندونی گل پسرم

گل پسر خوشگل مامانی بالاخره دیروز یعنی 11 اردیبهشت 94 واست یه جشن دندونی خونوادگی با مامان جون و بابا جون و دایی ها گرفتیم ایشالا دندونات به راحتی در بیاد و کمتر اذیت بشی نفس من       اینم تزیینات ساده ی خونه         اینم کیک و آش دندونیت که واست پختم               12 اردیبهشت 94 ...
12 ارديبهشت 1394

اولین گردش

عزیزدلم امشب واسه اولین بار بردیمت کالسکه سواری و گردش خیلی خوشت اومد و بهت خوش گذشت بعد مامان جون اینام اومدن و شام خوردیم و آخرشب برگشتیم خونه               5 اردیبهشت 94 ...
6 ارديبهشت 1394

اولین عکس دندونت

عزیییییز دلم بالاخره دیروز تونستم از دندونای موش موشیت عکس بگیرم     قربون تو و دندون خوشگلت بشم من     29 فروردین 1394 ...
29 فروردين 1394

روز مادر و روز تولد مامانی

سلام عزیز دلم دیروز روز مادر بود امسال توی روز مادر حس جدیدی داشتم  آخه امسال منم مادر بودم و تو رو دارم خیلی خوشحالم که هستی نفس من   سه روز قبل یعنی 19 فروردین هم روز تولدم بود که امسال تو هم توی جشن تولدم بودی امسال 26 ساله شدم   راتی دو روزه سرما خوردی و بینیت کیپ شده و خیلی اذیت میشی شبا نمی تونی خوب  بخوابی سه تامون همش بیداریم خدایا خودت مواظب فرشته کوچولوم باش و مریضی رو ازش دور کن خدایا شکرت واسه این هدیه ی زیبایی که بهم دادی       22 فروردین 1394   ...
22 فروردين 1394

رادین توی هشت ماهگی

      اینجام اولین شیطنت گل پسرمه  رفته بودی کشوی لباساتو باز کرده بودی یکی یکی مینداختی بیرون اینجا تازه دو سه روز بود یاد گرفته بودی با روروِِئک راه بری   اینجام روزی که از بیرجند برگشتیم تو سرما خورده بودی و به خاطر خستگی و شربت سرما خودگی خودت خوابت برده بود عزیز من   اینجام اولین باری که انگشت پاتو توی دهنت کردی     اینجام روز قبل سال نو بردیمت حموم و واسه اولین بار گذاشتیمت آب بازی کردی و کلی لذت بردی     این هم روزیه که می رفتیم بیرجند تو ماشین ...
17 فروردين 1394