رادینرادین، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره

آقا رادین نفس مامان و بابا

واکسن یکسالگی گل پسرم

سلام عزیز دلم امروز 21 مردادماه واکسن یکسالگیتو زدیم خداروشکر اصلا اذیت نشدی و درد و تب نداشت این واکسن وزنت هم 9 کیلو شده گلم که چون خوب غذا نمی خوری و تحرکت زیاده 600 گرم کمه و باید 9600 می بودی ولی مهم نیست، مهم اینه که سلامتی عزیز دلم     ...
21 مرداد 1394

جشن تولد یکسالگی رادین جونم

اینم عکسای جشن تولد کوچولوت عشق مامان فقط خودمون و مامان جون و باباجون و دایی حامد بودیم.کس دیگه ای نبود که دعوت کنیم و دایی محمد هم نتونست مرخصی بگیره            تزیینات رو با فنوشاپ طراحی کردم           کیکت که خودم پختم و عجله ای تزیین کردم   مک اند چیز با سس گوشت   سالاد یونانی ژله که خراب شد :((       من و بابایی تصمیم گرفتیم هر سال هرچی نیاز داری کادو بخریم و امسال هم چیزایی که مناس...
20 مرداد 1394

گل پسرم یکسالگیت مباااااااارک

عشق مامان امروز روز تولدته یکساله شدنت مبااااااااااااارک نفسم   واااای امروز لحظه به لحظه ی پارسال داره از جلوی چشمام میگذره باورم نمیشه یکسال گذشت ایشالا همیشه سلامت و شاد و موفق باشی خوشگلم اینم عکسای امروزت با لباس خوشگلی که مامان جون هنرمند واست دوختن  دست گلشون درد نکنه         این عکسم خودم درست کردم و چاپ کردیم       ...
17 مرداد 1394

پایان دوازده ماهگی رادین جونم

عزیزدلم دیروز دوازده ماهگیت تموم شد و وارد یکسالگی شدی آخر مرداد عروسی دختر پسرعموی بابایی بود و همه از بیرجند اومد ن زاهدان   و بعد با هم رفتیم دو هفته بیرجند دیدن خونواده ی بابایی بماند که توی عروسی کلی گریه کردی و ما شام نخورده برگشتیم خونه و توی مسیر بیرجند هم کلی جیغ زدی ولی موقع برگشتن کل مسیر رو تو بغلم خوابیدی اینجا توی باغ بابابزرگه   خونه ی عمو ابراهیم     شنبه 17 مرداد 1394 ...
17 مرداد 1394

این روزهای رادین جونم

امروز 9مرداده و گل پسرم 11ماه و 23روزشه کم کم داری یکساله میشی غنچه ی مامان دیروز کلمه ی " آب " رو یاد گرفتی و همش تکرار می کنی عشقم کلمه هایی که الان بلدی: مامان , بابا , ادی (الو)، ات' , دردر , دد , آب , نه  دیگه اینکه موش کوچولوی خوشمزه ی منی بهت میگم موش شو سریع موش میشی همه عاااشق موش شدنتن راستی واسه اولین بار تو این یکسال پریروز اسهال شدی دکتر گفت که احتمالا  عفونیه و واسه اینکه وسیله ی کثیف تو دهنت کردی که اینکارو متاسفانه زیاد می کنی و نمیشه کنترلت کرد و جلوتو گرفت راستی الان بیرجندیم و 9روزه اومدیم اینجا و تو هم حساااابی شیطنت می کنی آخه محیط واست جدیده و تو هم که ح...
9 مرداد 1394

اواسط دوازده ماهگی رادین جونم

گل مامان الان اواسط دوازده ماهگی هستی خییییلی بلا و شر شدی از همه ی سوراخ سنبه ها رد میشی  همش کارای خطرناک می کنی وااای همش استرس دارم خدایی نکرده اتفاقی نیفته ولی با این وجود همه ی کارات شیرین و خوشمزه ست روز عید فطر که می رفتیم خونه ی مامان جون و بابا جون   رفتی دمپایی رو که زیر مبل گذاشتم دستت نرسه برداری اینجام هدفت دبه ی آبه                     این لیوان رو هم واست خریدیم که دیگه با شیشه آب نخوری عااااشقشی و شب اول از ذوق یه پارچ آب خورد...
28 تير 1394

گل پسرم پستونک رو ترک کرد!!!

سلام عشق مامانی عزیز دلم دو سه روزه که دیگه اصلا پستونک نمیگیری و بدون پستونک میخوابی شبا هم تقریبا سه هفته ست که می می میخوری و می خوابی بدون روپا گذاشتن و پستونک همیشه نگران بود چطور پستونک رو ازت بگیرم که خداروشکر خودت دیگه نخواستی و ترکش کردی قربون پسرم بشم که آقا شده و می خواد خودش بخوابه      25 تیرماه 94 ...
25 تير 1394

پنجمین و ششمین دندون رادینم

هوراااااااااا دوتا دند ون جدید درآوردی پنجمی و ششمی از بالا  الان 4 تا بالا داری و دو تا پایین یکی دیشب دراومد و بعدیش امروز عزیز دلمی گل پسرررررم     23 تیرماه 94 ...
23 تير 1394

رادین جونم وارد 12 ماهگی شد

سلااام عشق مامان دیروز وارد 12 ماهگی شدی این آخرین ماه یکسالگیته باورم نمیشه به این سرعت داری بزرگ و آقا میشی عشقم   راستی واست چندروز پیش از یه گروه لباس بچه کارترز تو تلگرام خرید کردم که امروز رسیده خیلی نرم و لطیف و خوشگلن مبارکت باشه           ایشالا همیشه سلامت و شاد باشی خوشگل و خوشمزه ی من   ...
18 تير 1394

رادین توی یازده ماهگی

عزیزدلم این روزا حسااابی شیطون و بانمک و باهوش و جیگر شدی  هر روز یه کار جدید و یه حرف جدید یاد میگیری قربونت بشه مامان  اینام عکسای یازده ماهگیت     می خوای بری رو مبل مچتو گرفتم خوش خنده ی من اولین باری که یاد گرفتی در کابینت رو باز کنی عاشق سطل برنجی و همش باهاش بازی می کنی و می کوبی روش و همینطور علاقه ی زیادی هم به ماشین لباسشویی داری و عاااشق سیمی :((     همش کمدا رو میریزی بیرون و من جمع می کنم   قربون زبونت اتاق کولرش راه نیفتاده بابایی نمی تونه در رو ببنده به کاراش برسه با ا...
18 تير 1394