پسر گلم
سلام گل پسر شیطونم
بازم اومدم واست از اتفاقات این هفته بگم
من شنبه هفته قبل یعنی 30 اردیبهشت بعد تقریبا 50 روز واسه چکاپ رفتم پیش دکترم.
بعد اینکه ازم شرح احوال گرفت وزنم کرد که تو این چند وقت از 63 رسیده بودم به 66.5
بعد فشارمو گرفت که 11 روی 7 بود و خوب بود و بعد هم صدای قلبتو شنیدیم عزیزم
بعد هم واسم یه سری آزمایش قند و تیروئید و کشت ادرار و... نوشت.
روز بعدش متاسفانه سینه م بدجور سرما خورد و همش سرفه می کردم و شبا نمی تونستم بخوابم و بابایی هم از نگرانی نمی تونست بخوابه .
تا اینکه دوشنبه رفتم آزمایشم رو دادم و واسه سینه م پیش متخصص داخلی رفتم که با توجه به اینکه باردارم بهم شربت گیاهی پروسپان و 15 تا آموکسی سیلین 500 داد که گفت خوردنش توی بارداری ضرر نداره ، که خدارو شکر الان بهترم .
پنج شنبه هم رفتم جواب آزمایشمو گرفتم و دیروز یعنی شنبه 6 اردیبهشت رفتم آزمایشمو به دکتر نشون دادم که گفت همه چیز خوبه ولی واسه اطمینان از جنسیتت از دکتر خواستم واسم یه سونو بنویسه آخه می خواستم برم واست لباس بخرم.
راستشو بخوای دلمم واست تنگ شده بود دوست داشتم برم سونو دوباره ببینمت
عصر با بابایی رفتیم سونوگرافی و دوباره دیدیمت
و دوباره دکتر با قطعیت پسر بودنتو تائید کرد عزیزم.
راستی الان وزنت شده 794 گرم ،قربونت بشم که روز به روز داری با سرعت بیشتری بزرگ می شی
امیدوارم این زمان واسم زود بگذره و تو بیای بغلم
خووووووووب بعد سونوگرافی رفتیم و واست کلی خرید کردیم کلی لباس و وسیله که همش نگاهشون می کنم و دلم آب میشه
کلی چیز میز هم مامان جون گلت قراره واست آماده کنه و بیاره
عکس خریداتو بعد یهویی همه رو باهم واست میذارم پسر گلم
راستی الان بابایی حسااابی داره درس می خونه و همش توی اتاقشه، آخه کمتر از دوماه دیگه آزمون جامع داره و باید خودشو واسه امتحان آماده کنه، امیدوارم جواب این زحماتشو بگیره و توی آزمون موفق بشه و بعد دوتایی بدون هیچ دغدغه و استرسی منتظر ورود پسر گلمون به زندگیمون بشیم
اینم عکس سونوی دیروزت
فعلا خداحافظ عسلم
یکشنبه 7 اردیبهشت 1393